من همچنان اعصاب معصاب ندارم ....

سلام

ولی از یه بابتم خیلی ذوق مرگم هرچی باشه 2 روز تعطیلیم و تصمیم گرفتم بسی خوش بگذرونم !

عرضم به خدمتتون که تو این هفته ای که گذشت روز من اینطوری سپری شد:

1)صبح به زور ساعت5و45 دقیقه از جام به صورت سینه خیز پا میشدم لباسامو میپوشیدم و مدرسه

2)هر زنگ همین که زنگ میخورد عین خرخونا کتابامو برمیداشتم میرفتم میشستم کتابخونه درس میخوندم(یعنی تو این هفته ای که گذشت پاتوق من شده بود کتابخونه...)

3)زنگ ها پشت هم سپری میشد و ساعت 3 میرسیدم خونه میشستم یکم استراحت و نت گردی و بعد درس...

یعنی این هفته فقط سرم تو کتاب بود اصلن خودمم نمیدونم چرا ؟؟؟

بگذریم

.

امروزم تو مدرسه حسابی با این استقلالی ها جر و بحث داشتیم فقط از تیمامون دفاع میکردیم اخه من موندم اس تق لام شد تیم ایا؟؟؟؟ هیییییی

من دیروز دوتا قانون مهم تو زندگیم کشف کردن:

اول اینکه اصلون چایی خوردن و امتحان ریاضی رابطه ی مستقیم داره هر وفت امتحان دارم(تو ریاضی به اوج میرسه)از صب تا شب یه تانکر چایی میخورم در حالی که در مواقع عادی روزی نهایتن یه فنجان چایی میخورم

و دوم سرد شدن هوا هم با از خواب بیدار شدن رابطه ی مستقیم داره امروز 3 روزه که هوا به طور سوزناکی سرد شده امروز اصلن نمیتونستم از جام پاشم یه بارم پاشدم تا اشپزخونه رفتم بعد برگشتم دوباره خوابیدم اصلن نمیتونستم پاشم از جام ...

+تصور کن دنیارو یه جور دیگه ای تصور کن ...

حرف اخرم : دو سه روزی میشه که بد جور از دست اطرافیانم اعصابم خورده و نهایتن بازم به این نتیجه رسیدم که

: رفیق بی کلک فقط مامان (البته این موضوع هیچ تبصره ای نداره)

+گاهی وقتها نوشتنت نمی اید

قدم زدن را هم دوست نداری

چای هم برایت بی مزه شده

از حرف زدن با دیگران حالت بهم میخورد

حتی اعصابت هم خورد نیست

خسته نیستی

دل زده نیستی

اما تا دلت بخواهد غم داری

شاید الکی

بعضی وقتا حالتان مثل همیشه ی من است

(  و قانون کپی رایت :وبلاگ hastaam)

دعا کنید واسم من جا مانده بسی محتاجم...

+خوش باشین ...

پی نوشت مهم: بنا به دلایلی  دلم میخواد بدونم شما چه نظری نسبت به من دارید؟؟؟من کلن چه جور ادمیم؟؟

پیشنهادی انتقادی واسه اخلاقم ندارین؟؟مهمه ها جواب بدین حتمن

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: