El Perdedor

Qué mas quieres de m

Si el pasado esta a prueba de tu amor

Y no tengo el valor

De escapar para siempre del dolor

Demasiado pedir

Que sigamos en esta hipocresia

Cu?nto tiempo mas podré vivir

En la misma mentira

No, no vayas presumiendo, no

Que me has robado el corazon

Y no me queda nada mas

Si, prefiero ser el perdedor

Que te lo ha dado todo

Y no me queda nada mas

No me queda mas…

Ya no puedo seguir

Resistiendo esa extrana sensacion

Que me hiela la piel

Como invierno fuera de estacion

Tu mirada y la mia

Ignorandose en una lejania

Todo pierde sentido

Y es mejor el vacio que el olvido

Yo prefiero dejarte partir

Que ser tu prisionero

Y no vayas por ah?

Diciendo ser la due?a de mis sentimientos

No, no vayas presumiendo, no

Que me has robado el corazon

Y no me queda nada mas

Si, prefiero ser el perdedor

Que te lo ha dado todo

Y no me queda nada mas

No, no vayas presumiendo, no

Que me has robado el corazon

Y no me queda nada mas

Si, prefiero ser un perdedor

Que te lo ha dado todo

Y no le queda nada mas

No me queda mas …

Si el pasado esta a prueba de tu am

Si el pasado esta a prueba de tu amor

++از اینجا دانلود کنید

+از انریکه ایگلسیاس

پ.ن:بازنده.....


برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 31 مرداد 1393برچسب:, | 12:0 | نویسنده : پریشاد |

روزی که من مردم

اونی که بیشتر اذیتم کرد بیشتر گریه میکنه

اونی که نخواست منو ببینه میاد جنازمو ببینه

اونی که  دستمو نگرفت جلوتر از همه میره زیر تابوتم

اونی که نخواست سلامم کنه میاد واسه خدافظی

.

.

پ.ن1:عجب روزیه اون روز

پ.ن2:من زندگیمو پای برهنه ساختم ...بازم میسازمش


موضوعات مرتبط: دل نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 27 مرداد 1393برچسب:, | 12:48 | نویسنده : پریشاد |

جمله تصویر ها زیبا و مفهومی


موضوعات مرتبط: عکس نوشت ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : جمعه 24 مرداد 1393برچسب:, | 16:56 | نویسنده : پریشاد |

تولدت مبارک فائزه ی عزیز

 

تولدت مبارک عزیزترین رفیق دنیا

 

امیدورام سالهای سال با سلامتی و شادی و پرا از حس خوشبختی زندگی کنی عزیزم


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 21 مرداد 1393برچسب:, | 13:25 | نویسنده : پریشاد |

یکی به من بگه این داداشه من دارم؟؟؟؟

شما فکر کنید خواستم باهاش بازی کنم خودمو زدم به مردن اومده بالا سرم میگه:وااای ابجی چت شده؟؟؟مردی؟؟؟بعدش دیده جواب نمیدم اومده به قلبم شوک میده بعد دید که نه اصلا پا نمیشم برگشته میگه ::ابجی مردی؟؟؟ههههه پریماه(ابجیم)بیا بیا ابجی مرد حالا میتونیم بریم کتاباشو برداریم

منم در اون لحظه::

----------------------------------------------------------------------------------------------

 


موضوعات مرتبط: زندگی من ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 21 مرداد 1393برچسب:, | 13:2 | نویسنده : پریشاد |

گاهی باید از یاد برد

گاهی باید بخشید

گاهی باید بدی هارا اموخت

گاهی باید خوبی هارا در دل نگاه داشت

گاهی باید انتظارات را از یاد برد

گاهی باید رفیق نیمه راه شد

گاهی باید به حال اون بچه بی گناهی که کنار مادرش قبل از اینکه راه رفتن یاد بگیره گدایی یاد گرفته نشست و زار زار گریه کرد

گاهی باید فقط نشست و اهنگ رابطه ی شادمهر را زمزمه کرد

پا پستی:امیدورام هممون بتونیم  توانایی اینکه نیاز  نداشته باشیم کسی زمینه ی شادی و غصه مون رو فراهم کنه رو داشته باشیم و خودمون بهونه ی شادی مون رو فراهم کنیم و به کسی که خوشحال یا ناراحتمون کنه نیاز نداشته باشیم خدارو شکر که من این توانایی رو دارم

پ.ن: درد من تنهایی نیست؛

بلكه مرگ ملتی است كه گدایی را قناعت؛

بی عرضگی را صبر

و با تبسمی بر لب این حماقت را حكمت خداوند می نامند

گاندی

پ.ن2:آی شقایق درد ما جماعت از خودمونه....


موضوعات مرتبط: دل نوشته ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 9 مرداد 1393برچسب:, | 19:55 | نویسنده : پریشاد |

نجار پیری بود که می خواست بازنشسته شود. او به کار فرمایش گفت که می خواهد ساختن خانه را رها کند و از زندگی بی دغدغه در کنار همسر و خانواده اش لذت ببرد.

کار فرما از اینکه دید کارگر خوبش می خواهد کار را ترک کند، ناراحت شد. او از نجار  پیرخواست که به عنوان آخرین کار، تنها یک خانه دیگر بسازد. نجار پیر قبول کرد، اما کاملا مشخص بود که دلش به این کار راضی نیست. او برای ساختن این خانه، از مصالح بسیار نا مرغوبی استفاده کرد و با بی حوصلگی، به ساختن خانه ادامه داد.

وقتی کار به پایان رسید، کارفرما برای وارسی خانه آمد. او کلید خانه را به نجار داد و گفت: این خانه متعلق به توست. این هدیه ای است از طرف من برای تو.

نجار یکه خورد. مایه تاسف بود! اگر می دانست که خانه ای برای خودش می سازد. حتما کارش را به گونه ای دیگر انجام می داد.....


موضوعات مرتبط: داستان های کوتاه ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 6 مرداد 1393برچسب:, | 20:3 | نویسنده : پریشاد |

جمله تصویر ها زیبا و مفهومی


موضوعات مرتبط: دل نوشته ، عکس نوشت ها ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : چهار شنبه 1 مرداد 1393برچسب:, | 15:15 | نویسنده : پریشاد |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.